اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

120

داروخانه ها را بیهوده نگردید

درمان ندارد

درد را از هر سو که بخوانی درد است

آیینه "نامرد" را درمان می کند

و درد ...

همچنان درد است!



-نمی دانم-

119

لک لک ها رفتند

و پرهای سفیدشان

برف شد و بارید

بر گنجشک های کوچک تنها

زمستان آغاز شده بود.



-علیرضا روشن-

118

او؛

 گلوله ای که شلیک شد.

من؛

پرنده ایکه نپرید!



-زروان ازلی-

117

وقتی قِسمت من نیستی

زمینِ زیر پایم را نگاه میکنم

به تو نگاه کردن

حسرت خوردن است!


-علیرضا روشن-

116

دزدیده چون دل می روی اندر میان جان من

سروِ خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی ، بی من مرو

ای جانِ جان ، بی تن مرو

وَز چشم من بیرون مشو

ای شعله تابانِ من



-مولوی-

115

این منم در آینه یا تویی برابرم؟!

ای ضمیر مشترک...


-قیصر امین پور-