تو را دوست دارم
در این باران دوست داشتم
تو در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
...
-احمدرضا احمدی-
آن قدر به این سو نیامدی
تا از سیلابِ بهاره یِ عمرِ تو
رودخانه عریض تر شد
بعد از ماه گرفتگی، حتی
از روشنی شب های شعر
از وعده ی دیدار هم گریختی
-محمدعلی سپانلو-
به نسیمی همه راه به هم می ریزد
کِی دلِ سنگِ تو را آه به هم می ریزد
سنگ در بِرکه می اندازم و می پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می ریزد
-فاضل نظری-