اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

119

لک لک ها رفتند

و پرهای سفیدشان

برف شد و بارید

بر گنجشک های کوچک تنها

زمستان آغاز شده بود.



-علیرضا روشن-

117

وقتی قِسمت من نیستی

زمینِ زیر پایم را نگاه میکنم

به تو نگاه کردن

حسرت خوردن است!


-علیرضا روشن-

103

منم

پرِ افتاده ی پرنده ای

که پرواز کرده است...


-علیرضا روشن-

102


کرک های قالی

رو به رفتنت خم شده اند...


-علیرضا روشن-

72


وقت 

ظاهر است

من خودم را تلف می کنم.


-علیرضا روشن-


دلتنگی؛

خیابان شلوغی است

که تو در میانه اش ایستاده باشی

ببینی می آیند

ببینی می زوند

و تو همچنان،

ایستاده باشی



- علیرضا روشن -