تو رفتی بعدِ تو حالم یه حالی مثل مُردن بود
تو هم تنها شدی امــّـــا کجا حالت مثل من بود!
-روزبه بمانی-
فقط چند لحظه کنارم بشین یه رویای کوتاه تنها همین
ته آرزوهای من این شده ته آرزوهای ما رو ببین
فقط چند لحظه کنارم بشین فقط چند لحظه به من گوش کن
هر احساسیو غیرِ من تو جهان واسه چند لحظه فراموش کن
برای همین چند لحظه ی عمر همه سهمِ دنیامو از من بگیر
فقط این یه رویا رو با من بساز همه آرزوهامو از من بگیر
نگاه کن فقط با نگاه کردنت منو تو چه رویایی انداختی
به هر چی ندارم اَزت راضیم تو این زندگی رو برام ساختی
به من فرصت هم زبونی بده به من که یه عمره بهِت باختم
واسه چند لحظه خرابش نکن بتی رو که یک عمر ازت ساختم
فقط چند لحظه به من فکر کن نگو لحظه چی رو عوض می کنه
همین چند لحظه برای یه عمر همه زندگیمو عوض می کنه
-روزبه بمانی-
نمی دونم نگاه تو چه احساسی به من داده
که از وقتی تو رو دیدم جهان از چشمم افتاده
تو رو هر بار می بینم دلم می لرزه از ریشه
برام تعریفِ زیبایی تو یه لحظه عوض می شه
-روزبه بمانی-
انتهای شک اگر انکار باشد بهتر است
هر خطای فاحشی یک بار باشد بهتر است
مهر کس را بی گدار از قلب خود بیرون نکن
قبل هر اخراج اگر اخطار باشد بهتر است
بیم خواب آلودگی دارد مسیر مستقیم
راه اگر پرپیچ و ناهموار باشد بهتر است
بوسه با اکراه شیرین تر ز آغوش رضاست
گاه جای اختیار اجبار باشد بهتر است
بوسه های مخفیانه غالبا شیرین ترند
پشت پرده دست اگر در کار باشد بهتر است
در کنارم در امانی از گزند روزگار
گل میان بازوان خار باشد بهتر است
اصغر عظیمی مهر
برای چه تلفن میکنی؟
چرا با کمکِ تمدّن شبیخون میزنی؟
وقتی عشقِ تو در فصلِ اقاقیها مُرده،
چرا به صدایت فرمان میدهی تا دوباره مَرا بکشد؟
-نزار قبانی-