اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

141


تو بارانی

و من، گنجشک کوچکی

در پناه درخت ها !


همیشه همینطور بوده !

کسی که در پناه درخت ها ایستاده،

دو بار خیس می شود ...


- کمال شفیعی -

140


شایسته این نیست که باران ببارد

و در پیشوازش

دل من

نباشد ...


- محمدرضا عبدالملکیان -

139


بارانی که روی این شهر می بارد

یک شب

روی استانبول نیز خواهد بارید

همینطور روی لندن

پراگ

و یا باکو

هر کجا باشی

یک شب

به یاد نخستین دیدار

دل تو نیز خواهد شکست

مثل دل من

زیر بارانی از این خاطره ها می بارد


- رسول یونان -

138

عطرت را
در پوست من
در سلول‌هایم
خالکوبی کن

بگذار وقتی عرق می‌کنم
بوی تو را دهم

-ثریا برفه-

137

وقتی که از نهایت شب حرف می زنی

یلدا درست مثل خودت سرد می شود

امسال هم زنی که تو تنها گذاشتیش

دارد برای روح خودش مرد می شود


-زهرا دهقان-

136

شبیه مردی شده ام

که پشت دود سیگارش

با خود می گوید: باید ترک کنم

سیگار را

خانه را

زندگی را

و باز

پُکی دیگر می زند ..


-مرتضی محمودی-