اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم


جو آغوش تو برفی است من اما داغم

این چه سرّی ست که در مرکز سرما داغم

 

من پسر خوانده ی هذیانم و ته مانده تب

آتشم ، آتشم ، آتش که سراپا داغم

 

این پدر سوخته دل را به تو دادم شاید

یخ احساس تو را آب کند تا داغم

 

من چرا بی جهت این قدر به خود می پیچم

سَ سَ سَردم شده اما چِ چِرا داداغم

 

وقتی امروز به فردا برسد می فهمم

چه بلایی به سرم آمده حالا داغم

 

غزلم شروه ی درد است تو اما سردی

جو آغوش تو برفی ست من اما داغم



-هادی حسنی-


به فکر نوازش دست های منی ؛

بی آنکه بدانی ؛ دلم است که تنها مانده ...
دستهایم دو تا هستند

- سید حسین احمدپناه-


جایی نه که گیرد دل دیوانه قراری 

ویران شود این شهر که ویرانه ندارد...


-مجمر زواره ای-


شانه ات مُجاب ام می کند

در بستری که عشق

تشنگی ست.


زلال شانه های ات

هم چنان ام عطش می دهد

در بستری که عشق

مجاب اش کرده است.



-احمد شاملو-


کسی باور نمی کند

لبخندش می توانست
پلی باشد که جمعه را
به همه ی روزهای هفته پیوند بزند...



-احمد رضا احمدی-

بی خیال ِ عشق !
می خواهم
لای موهای طلایی َت بمیرم .


-ریچارد براتیگان -