اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

اشعار مورد پسند

اشعار مورد پسندی که گه گاه میخوانیم و به اشتراک میگذاریم

81

 

شادم به مهربانی چشمانت می ترسم از خشونت ابروهات
خاتون بی ملاحظه معلوم است از زیر روسری همه ی موهات 

خاتونِ پشتِ پنجره ی سلطان من حاضرم غلامِ در ات باشم
ای کاش بی مضایقه جا می شد در گوشِ من تمامِ النگوهات 

تو مثل زعفران خراسانی خورشید از دو چشم تو می تابد
حالا که توی دام تو افتادم پس کو کجاست ضامنِ آهوهات 

این دور و بر که دزد فراوان است شیرین زبانیِ تو خطر دارد
خاتون تویی که قند و عسل هستی بگذار من مواظب کندوهات ... 

بگذار این زبانِ معاصر را اصلا کمی عوض کنم از اینجا
مخمورِ جامِ نرگسِ مستم کن مدهوش از پیاله ی شب بوهات 

 

 - آرش پور علیزاده -

80


مومیایی کنید 

گونه شوربختِ مرا

باردار بوسه ایی رویائیســـت.......


-فـــرحناز میــــرطاووسی-

79


نه" بیخیال"ِ تو می توان بود
نه" بی خیالت"
!می شود یک نفس زیست
گیر کرده ام میان دو شعر
که نه می میرند نه چشم باز می کنند..

-سید محمد مرکبیان-

78


کافی ست
تو به شعرم بازگردی
تا من از استوای زمستان
ناگهان
چشم بازکنم به بهار ...


-سید محمد مرکبیان-

77


نخست دیرزمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی بازگرفتم
در پیرامونِ من همه چیزی به هیأتِ او درآمده بود.
آنگاه دانستم که مرا دیگر از او گریز نیست.

-احمد شاملو-

76


دیوانه نمی‌گوید: دوستت دارم!
دیوانه می‌رود تمام دوست داشتن را
به هر جان کندنی
جمع می‌کند از هر دری
می‌زند زیر بغل
می‌ریزد پای کسی که
قرار نیست بفهمد دوستش دارد…

-مهدیه لطیفی-