-
129
9 دی 1391 21:43
نمی دونم نگاه تو چه احساسی به من داده که از وقتی تو رو دیدم جهان از چشمم افتاده تو رو هر بار می بینم دلم می لرزه از ریشه برام تعریفِ زیبایی تو یه لحظه عوض می شه -روزبه بمانی-
-
128
5 دی 1391 00:46
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمیبریم، ابریم و نمیباریم -حسین منزوی-
-
127
2 دی 1391 21:03
انتهای شک اگر انکار باشد بهتر است هر خطای فاحشی یک بار باشد بهتر است مهر کس را بی گدار از قلب خود بیرون نکن قبل هر اخراج اگر اخطار باشد بهتر است بیم خواب آلودگی دارد مسیر مستقیم راه اگر پرپیچ و ناهموار باشد بهتر است بوسه با اکراه شیرین تر ز آغوش رضاست گاه جای اختیار اجبار باشد بهتر است بوسه های مخفیانه غالبا شیرین...
-
126
2 دی 1391 19:07
برای چه تلفن میکنی؟ چرا با کمکِ تمدّن شبیخون میزنی؟ وقتی عشقِ تو در فصلِ اقاقیها مُرده، چرا به صدایت فرمان میدهی تا دوباره مَرا بکشد؟ -نزار قبانی-
-
یلدانامه-5 (125)
1 دی 1391 12:57
جغرافیای توی سرم گیج می خورد دارم دراز میشوم امشب بدون درد یلدای تلخ با تو نبودن رسیده است ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد -مریم حقیقت-
-
یلدانامه-4 (124)
1 دی 1391 12:57
وقتی که از نهایت شب حرف می زنی یلدا درست مثل خودت سرد می شود امسال هم زنی که تو تنها گذاشتیش دارد برای روح خودش مرد می شود -زهرا دهقان-
-
یلدانامه-3 (123)
1 دی 1391 12:56
آتش گرفته دفتر شعرم به اسم تو فالی نمانده تا به تو یلدایی اش کنم بی خود به فال نیک نگیر این ترانه را عشقی نمانده تا به تو لیلاییاش کنم -فاطمه شمس-
-
یلدانامه-2 (122)
1 دی 1391 12:55
از برگ برگ ِ دفتر من پرت می شوند معشوق های خسته ی پایان گرفته ام یلدای چشم های تو را گریه میکنند موهای رنگ و بوی زمستان گرفته ام ! -سید مهدی موسوی-
-
یلدانامه-1 (121)
1 دی 1391 12:54
زل میزنم به اینهمه یلدای ناتمام حل میشوم تمام تو را توی هیچکس حافظ دوباره گفته نمی آیی بی دلیل بغضی شکسته تر شده حالا نفس ... نفس ... -مرضیه فرمانی-
-
120
29 آذر 1391 22:54
داروخانه ها را بیهوده نگردید درمان ندارد درد را از هر سو که بخوانی درد است آیینه "نامرد" را درمان می کند و درد ... همچنان درد است! -نمی دانم-
-
119
29 آذر 1391 22:52
لک لک ها رفتند و پرهای سفیدشان برف شد و بارید بر گنجشک های کوچک تنها زمستان آغاز شده بود. -علیرضا روشن-
-
118
29 آذر 1391 22:50
او؛ گلوله ای که شلیک شد. من؛ پرنده ایکه نپرید! -زروان ازلی-
-
117
29 آذر 1391 22:49
وقتی قِسمت من نیستی زمینِ زیر پایم را نگاه میکنم به تو نگاه کردن حسرت خوردن است! -علیرضا روشن-
-
116
24 آذر 1391 21:44
دزدیده چون دل می روی اندر میان جان من سروِ خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی ، بی من مرو ای جانِ جان ، بی تن مرو وَز چشم من بیرون مشو ای شعله تابانِ من - مولوی -
-
115
24 آذر 1391 20:42
این منم در آینه یا تویی برابرم؟! ای ضمیر مشترک... -قیصر امین پور-
-
114
22 آذر 1391 00:02
طرح اندام تو انگیزه ی معماری هاست دلت آیینه ی ایوان طلاکاری هاست باید از دور به لبخند تو قانع باشم اخم تو عاقبت تلخ طمعکاری هاست جای هر دفتر شعری که در آن نامت نیست توی تاریک ترین گوشه ی انباری هاست نفس بادصبا مشک فشان هم بشود باز بوی خوش تو رونق عطاری هاست با تو خوشبخت ترین مرد جهان خواهم شد گرچه این خواسته ی قلبی...
-
113
12 آذر 1391 18:53
حتی پرندگان هم کمک میکنند به همدیگر بیا نزدیک نزدیکتر کمکم کن ببوسمت .. -تس گالاگر _ Tess Gallagher- * تس گالاگر نویسنده و شاعر آمریکایی است.
-
112
12 آذر 1391 18:51
تو ﺭﺍ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻤﺪﻥ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺷﻌﺮ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﻗﻪﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺷﯿﺸﻪﯼ ﻋﻄﺮ ﺣﺘﯽ ﭘﺎﺭﯾﺲ – ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﺕ – ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺯﺧﻢﻫﺎﯾﺶ – ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﻌﺮ ﺑﺴﺮﺍﯾﻨﺪ ﺯﻥ ﺑﺎﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ ﺯﻥ ﺑﺎش -ﻧﺰﺍﺭ ﻗﺒﺎﻧﯽ-
-
111
12 آذر 1391 18:49
تنهایی چیزهای زیادی به انسان میآموزد اما تو نرو بگذار من نادان بمانم .. -ناظم حکمت-
-
110
10 آذر 1391 19:24
بانو شعر من سپید نیست بی تو همه چیز سیاه است . -علی بلیغی-
-
109
8 آذر 1391 15:30
گناه نکرده تعزیر میشوم حال آنکه تو با هزار شیشهی شرابْ در چشمهایت آزادانه در شهر قدم میزنی! -رضا کاظمی-
-
108
8 آذر 1391 15:28
کدام خانه؟ کدام آشیانه؟ صد افسوس که بی تو شهر پر از آیه های تنهایی ست -حمید مصدق-
-
107
8 آذر 1391 15:27
شبیه قطره بارانی که آهن را نمیفهمد دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد -نجمه زارع-
-
106
8 آذر 1391 15:25
لعنت به تمامِ دَرهایی که پُشتِ آن نیستی -افشین صالحی-
-
105
7 آذر 1391 23:21
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد.... -سعید بیابانکی-
-
104
23 آبان 1391 17:18
در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است... آدم به چشمهای تو معتاد می شود...! -آرش پور علیزاده_
-
103
23 آبان 1391 17:03
منم پرِ افتاده ی پرنده ای که پرواز کرده است... -علیرضا روشن-
-
102
23 آبان 1391 16:55
کرک های قالی رو به رفتنت خم شده اند... -علیرضا روشن-
-
101
1 شهریور 1391 02:09
هرگز فالگیر نبودم تنها می خواستم دستت را بگیرم .. -حسین متولیان-
-
100
27 مرداد 1391 21:38
وقتی تو نیستی تمام خانه ما درد میکند ! -نزار قبانی-